علوم‌شناختی؛ حوزه‌ای میان رشته‌ای برای مطالعه مغز

علوم شناختی؛

از تاریخچه تا مسیر آموزشی آن در ایران

 

نگاهی به روند شکل‌گیری و تحول آن

«انسان»، «تفکر» و «تکامل» کلماتی‌اند که دارای تناسب قابل توجهی با یکدیگر هستند. از زمان به وجود آمدن انسان، سوال‌هایی در ذهن شکل گرفت و به دنبال آن تفکر به وجود آمد و در گام بعد موضوع بهینه کردن و یا بهینه شدن طرح گردید. ادامه تعامل این کلمات و مفاهیم چه در خصوص انسان و چه در خصوص دست ساخته‌های انسان، در طول تاریخ باعث شکل‌گیری علوم متفاوتی شد. شاخه‌‌های خاصی از این علوم که شامل فلسفه، زیست‌شناسی(به طور ویژه علوم اعصاب)، روان‌شناسی، انسان‌شناسی، زبان شناسی و علوم کامپیوتر و انسان‌شناسی  هستند در نقطه‌ای تلاقی کردند که باعث شکل‌گیری حوزه‌ای میان‌رشته‌ای به نام علوم شناختی در اواسط دهه 1970 میلادی شد. هدف این بود که به مطالعه مغز/ذهن و کارکردهای شناختی انسان پرداخته شود تا در نهایت با فهم نحوه عملکرد مغز، انسان را در داشتن یک زیست بهتر یاری کرد.  در ادامه به معرفی، تاریخچه و کاربردهای این حوزه خواهیم پرداخت.
اگر بخواهیم نگاهی تاریخی به تکامل این رشته داشته باشیم باید به سال 1956 برویم جایی که جورج میلر نشان داد توانایی تفکر در انسان محدود است. در این زمان افرادی مانند جان مک کارتی، ماروین مینسکی، آلن نیوول و هربرت سیمون نیز هوش مصنوعی را پایه‌گذاری کردند. همچنین نوام چامسکی فرضیه‌های رفتارگرایان را درباره‌ی زبان رد کرد و نظریه‌ی دیگری عرضه کرد. طبق نظریه‌ی او فهم زبان از طریق یک ساختار فطری که شامل قواعد یا دستور زبان است، رخ می‌دهد. این شش متفکر را می‌توان بنیانگذاران علوم‌شناختی تلقی کرد. تلاش‌های این دانشمندان که از حوزه‌های متنوعی بودند در اواسط دهه‌ی 1970 میلادی منجر به رسمت یافتن رشته‌ی علوم‌شناختی شد که این امر بعد از تشکیل انجمن علوم‌شناختی و مجله‌ی«علوم‌شناختی» محقق شد. در شکل زیر تعامل 6 رشته را مشاهده می‌کنید که اساس رشته علوم‌شناختی را پایه گذاشتند.


 سپس جرج میلر در یادداشت پس‌نگر خود در سال 2003 بیان داشت که شش ضلعی بالا الگوی خیلی خوبی برای علم شناخت نیست و این مدل نمی‌تواند حس تلاش فکری یکپارچه‌ای را به ما منتقل کند و طبق این الگو، علوم‌شناختی را نمی‌توان چیزی بیش از ترکیب رشته‌های «سنتی» مانند روانشناسی، زبان‌شناسی، مردم‌شناسی و انسان شناسی، علوم اعصاب، هوش مصنوعی و فلسفه دانست. او سپس این پرسش را مطرح کرد:«آیا نظریه‌ای وجود دارد که رشته‌های مختلف علوم‌شناختی را با هم تلفیق کند؟» این سؤال باعث شد تا نظریه‌های مختلفی تحت عنوان نظریه‌ی علم شناخت عرضه گردد. سپس بر این اساس سه رویکرد اساسی جهت تبیین عملکرد مغز انسان به وجود آمد که این رویکردها عبارتند از: الف) پردازش اطلاعات، ب) سامانه‌‌های پویا، ج) شناخت
این سه رویکرد سعی دارند که در قالب روش‌هایی به تبیین عملکرد مغز انسان بپردازند. توضیح این که هر کدام از این رویکردها با چه روشی سعی دارند که این کار را انجام دهند، نقات قوت و ضعفشان چه است و هر کدام چه دستاورد هایی داشته‌اند در هدف مقاله حاضر نمی‌باشد و علاقمندان می‌توانند با جستجویی بیشتر اطلاعات متناسب را بدست آورند.

مسیر تحول علوم شناختی در کشور ما

نگاهی به تاریخچه)
اولین تلاش جهت معرفی علوم شناختی در ایران را باید به نام دکتر لوکس، استاد برجسته دانشکده فنی دانشگاه تهران، ثبت کرد. ایشان توجه دانشجویان را به این حوزه جدید از دانش و فناوری جلب کرد و در ادامه شاگردان برجسته‌‌ای را تربیت نمود. دکتر لوکس با ایجاد "پژوهشکده سیستم های هوشمند" در سال 1377 واقع در مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات که ریاست آن را تا سال ۱۳۷۷ بر عهده داشت، اولین گام را در ایجاد یک مرکز جهت اشاعه این علم جدید را برداشت و سپس در فاصله سال‌های ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۱ ریاست این مجموعه را دکتر شاهین روحانی بر عهده داشتند. در سال ۱۳۸۱ «پژوهشکده سیستم های هوشمند» به «پژوهشکده علوم شناختی» تغییر نام داد و «دکتر حسین استکی» ریاست آن را بر عهده گرفتند.
از سوی دیگر در سال ۱۳۷۷ به همت دکتر سید کمال خرازی و تنی چند از اساتید روان‌شناسی و روان‌پزشکی، مؤسسه مطالعات علوم شناختی به عنوان یک مؤسسه غیر انتفاعی با هدف انجام پژوهش در زمینه علوم شناختی تأسیس گردید که ریاست آن با دکتر «جواد علاقه‌بندراد» بود. در سال ۱۳۸۲ این مؤسسه توانست مجوز برگزاری دوره‌های دکتری تخصصی و کارشناسی ارشد را از وزارت علوم دریافت کند و تحت عنوان «پژوهشکده علوم شناختی» به تربیت دانشجو بپردازد.
در سال ۱۳۸۷ به منظور توسعه علوم و فناوریهای شناختی در سطح ملی، شورای‌عالی اتقلاب فرهنگی به دکتر خرازی مأموریت داد پیش نویس سند راهبردی توسعه این دانش و فناوری نوین را تهیه نماید. این مهم در کارگروهی به ریاست او و با همکاری جمعی از اساتید رشته های مختلف علوم شناختی انجام گرفت و در شورای تخصصی تحول در نظام آموزشی به تصویب اولیه رسید و نهایتاً در سال ۱۳۹۰ در صحن شورای‌عالی مصوب و توسط رئیس جمهور وقت ابلاغ گردید. همچنین در سال ۱۳۹۰ شورایعالی انقلاب فرهنگی با تصویب سند نقشه جامع علمی کشور، حوزه علوم شناختی را به عنوان اولویت الف علمی کشور ذکر و معرفی نمود.
در سال ۱۳۹۱ بر اساس مفاد سند مزبور، ستاد راهبری توسعه علوم و فناوریهای شناختی در معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور تاسیس و دکتر سید کمال خرازی به دبیری این ستاد منصوب گردید. ستاد عملاً از تابستان سال ۱۳۹۱ کار خود را آغاز و به تمهید مقدمات پرداخت. 

برنامه‌های دانشگاهی این رشته در کشور ما
علوم‌شناختی در کشور ما در قالب برنامه‌های دانشگاهی در سطح کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی ارائه می‌شود. علوم‌شناختی به عنوان حوزه‌ای میان رشته‌ای در کشور ما در نظر گرفته می‌شود و بر اساس تقسیم‌بندی دفترچه سازمان سنجش آموزش کشور، زیر گروه مجموعه علوم پایه است. بنابراین هر فردی با هر زمینه تحصیلاتی در مقطع کارشناسی می‌تواند در آزمون مربوطه در سطح کارشناسی ارشد و یا دکتری تخصصی شرکت نماید. هرچند که در سال‌های اخیر می‌توان از طریق شرکت درکنکور کارشناسی  ارشد مجموعه روان‌شناسی نیز در این رشته و در گرایش‌های «روان‌شناسی شناختی»، «توانبخشی شناختی» و «ذهن، مغز و تربیت» ادامه تحصیل داد. در ادامه به توضیح گرایش‌های این رشته می‌پردازیم. 

الف) علوم شناختی، گرایش روان‌شناسی شناختی
این دوره با هدف توسعه دانش بنیادین و کاربردی در حوزه علوم شناختی و آموزش مهارتهای پژوهشی در زمینه روانشناسی شناختی طراحی شده است .علوم شناختی، یکی از دانش های نوین است که در کنار نانوتکنولوژی، فناوری اطلاعات و بیوتکنولوژی، مجموعه ای از دانش های همگرا که NBIC نام گرفته اند را تشکیل می‌دهند . روانشناسی شناختی با حفظ هویت بین رشته ای، قدم به قلمروهای جدید گذاشته و خدمات ارزشمندی را در حوزه‌هایی نظیر تشخیص و درمان اختلالات روانشناختی، آموزش و پرورش مبتنی بر شناخت و تحلیل مسائل اجتماعی بر مبنای تئوری های شناختی ارائه می‌کند .این گرایش در دو مقطع کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی ارائه می‌شود. قابل ذکر است افراد دانش‌آموخته در این گرایش می‌توانند بعد از کسب مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره به فعالیت بالینی متناسب بپردازند.

ب)علوم‌شناختی، گرایش توانبخشی‌شناختی
توانبخشی شناختی یکی از گرایش های علمی_کاربردی است که پس از توسعه علوم و فنون شناختی از عصب روانشناسی بالینی منفک شد و هویتی تازه یافت . به طور کلی توانبخشی‌شناختی، به مجموع اقداماتی اطلاق می‌شود که هدف آن‌ها حفظ، ترمیم یا تقویت کنش‌های‌شناختی (نظیر حافظه، توجه، تصمیم گیری) برای ارتقای کیفیت زندگی در افراد بهنجار یا افراد با نیاز‌های ویژه (مانند کسانی که دچار نارسایی‌های شناختی هستند) می‌باشد. هدف از این دوره تربیت نیروی انسانی به منظور ارائه انواع خدمات توسعه و ترمیم مهارت‌های شناختی به جمعیت بهنجار و افراد با نیازهای ویژه است. این مهارت‌ها شامل ارائه خدمات کلینیکی و یا خدمات پشتیبانی نظیر طراحی تکالیف و بسته های رایانه‌ای توانبخشی است. این گرایش فقط در سطح کارشناسی ارشد ارائه می‌شود و دانش‌آموختگان آن با کسب مجوز از سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره کشور می‌توانند به ارائه خدمات متناسب بالینی بپردازند.

پ) علوم‌شناختی، گرایش ذهن، مغز و تربیت
 در حوزه آموزش و پرورش شناختی و پیوند میان علوم شناختی و علوم تربیتی، قلمرو مطالعاتی جدیدی برای فهم تربیت اثربخش با عنوان «ذهن، مغز و تربیت» شکل گرفته است. اولین هدف ظهور علم ذهن، مغز، تربیت ایجاد ارتباط بین علوم شناختی و علوم تربیتی است تا بتوان زمینه ژرف تربیتی در پژوهش خلق کرد. این قلمرو بین رشته¬ای بر آن است تا با آگاهی از ذهن و مغز، بهسازی امر تربیت را تعقیب نماید. در دو دهه اخیر در محافل تربیتی و دانشگاهی جهان، این امر مورد تأکید قرار گرفته است که «فهم» مغز می-تواند مسیرهای جدیدی را برای بهسازی پژوهش، سیاست و عمل تربیتی فراهم سازد. دوره ذهن، مغز و تربیت فقط در مقطع کارشناسی ارشد ارائه می شود.

ت) علوم‌شناختی، گرایش طراحی و خلاقیت
دونالد نورمن در نوامبر ۲۰۱۷، در معرفی «طراحی شناختی»؛ این رشته را رشته‌ای فراگیر و در برگیرنده تمامی سطوح دانش طراحی می‌داند که قابل تقلیل به یک حوزه‌ی خاص نیست. وی بیان کرده طراحی شناختی عبارت است از فهمیدن انسان یا درک سطوح شناختی در انسان و به کار بردن این توانایی‌ها در خصوص بهتر کردن ارتباط انسان با محیط، محصول، خدمات، سیستم‌ها، و … که با آن درگیر است. همه‌ی وظایف طراحان شناختی در راستای به کار بردن این دانش برای مزیت انسان‌ها و برقراری پل ارتباطی میان انسان و پیشرفت اجتناب‌ناپذیر تکنولوژی است. این رشته، گرایشی نوپا بوده و فقط در سطح کارشناسی ارشد ارائه می‌شود.

ث) علوم‌شناختی، گرایش رسانه
مطالعات شناختی در زمینه رسانه‌ها می‌تواند هم به فهم و تجزیه و تحلیل آثار رسانه‌ای و هم به تولید مؤثر این آثار یاری رساند. از سوی دیگر با توجه به دستاوردهای حاصل از پژوهش‌های شناختی در زمینه رسانه می‌توان برای تولید و انتقال مفاهیم و معنا از طریق رسانه‌ها راهکارهای مناسبی یافت. به این ترتیب تسلط بر وجوه شناختی رسانه می‌تواند در حیطه‌های گوناگون تولید و انتقال و دریافت محتوای رسانه‌ها موثر باشد. این رشته، گرایشی نوپا بوده و فقط در سطح کارشناسی ارشد ارائه می‌شود.

ج) علوم‌شناختی، مغز و شناخت، گرایش علوم اعصاب شناختی
علوم اعصاب شناختی یک شاخه علمی میان رشته‌ای است که به مطالعه سازمان و عملکرد مغز در پردازش اطلاعات و کنش‌های سطوح پایه تا عالی شناختی می‌پردازد. این علم به لحاظ کارکردی شامل طیف مباحث مختلفی از پردازش اطلاعات و یادگیری در سطوح پایین، تا سازوکار‌های تحلیل اطلاعات و تصمیم گیری در سطوح بالاست. هدف از این دوره، تربیت نیروی انسانی متخصص و محقق در سطح دکترا در حوزه علوم اعصاب شناختی است. این رشته در سطح دکتری تخصصی ارائه می‌شود.

چ) علوم‌شناختی، گرایش زبانشناسی‌شناختی
زبان‌شناسی شناختی حوزه‌ای میان‌رشته‌ای است که ارتباطات بین ساختارهای مفهومی و بازنمایی‌های ذهنی، فرایند آنها و زیربنای عصبی یادگیری‌های زبانی را بررسی می‌کند. این گرایش صرفاً در سطح دکتری تخصصی ارائه می‌شود.

ح) علوم‌شناختی، گرایش مدل‌سازی شناختی
این دوره برای مدل‌سازی کارکردهای شناختی انسان، به عنوان موجودی هوشمند، طراحی شده است و به شناسایی مؤلفههای شناختی و نحوه‌ی تعامل آن‌ها در سازماندهی کنش‌های عالیتر ذهنی/مغزی می‌پردازد. این رشته نه تنها به توسعه دانش ما از فرایندهای پیچیده شناختی کمک میکند، بلکه در قالب ایجاد سیستم‌های مصنوعی هوشمند کاربرد فناورانه دارد. همان طور که از عنوان این رشته بر می‌آید، مدل‌ها، که به زبان ریاضی بیان می‌شوند و برای توصیف کارکرد سیستم‌ها و پیش‌بینی رفتار آن‌ها به کار می‌روند، در این رشته مورد توجه ویژه هستند. هدف این رشته، پرورش پژوهشگران و متخصصانی در زمینه علوم شناختی با توان پژوهش و طراحی مدل‌های عددی و تحلیلی در زمینه کارکردهای شناختی انسان است. بنابراین لازمه ورود به این دوره، داشتن دانش و تجربه کافی در زمینه ریاضیات ومدل‌سازی عددی و تحلیلی است. این گرایش صرفاً در سطح دکتری تخصصی ارائه می‌شود.

خ) علوم‌شناختی، گرایش شناخت اجتماعی
رشته شناخت اجتماعی به این موضوع می‌پردازد که ذهن یا مغز چگونه دنیای اجتماعی را بازنمایی و پردازش می کند و نحوه بازنمایی و پردازش دنیای اجتماعی چگونه بر رفتارهای فردی و اجتماعی انسان تاثیر می‌گذارد. ریشه بسیاری از مباحث و تکنیک های مطرح در شناخت اجتماعی را می توان در حوزه‌هایی مانند روان‌شناسی شناختی، روان‌شناسی‌اجتماعی و نیز علوم‌اعصاب‌شناختی جستجو کرد. دوره آموزشی شناخت اجتماعی صرفاً در مقطع دکتری ارائه می‌شود.

د) علوم‌شناختی، گرایش فلسفه ذهن
در این گرایش به مطالعه ابعاد فلسفی ذهن و رابطه آن با مغز گرداخته می‌شود و صرفاً در مقطع دکتر تخصصی ارائه می‌شود.

ذ) علوم‌شناختی، علوم اعصاب شناختی، رایانش و هوش مصنوعی
به کاربست یافته های علوم اعصاب شناختی در توسعه رایانش و هوش مصنوعی می پردازد. این گرایش صرفاً در مقطع دکتری تخصصی ارائه می‌‎شود.

ر) علوم‌شناختی، مطالعات نظری هنر
این گرایش در سطح کارشناسی ارشد صرفاً  ارائه می‌شود و در حوزه ارتباط هنر و علوم شناختی است و صرفاً در دانشگاه هنر تبریز ارائه می‌شود.

جمع‌بندی)
به طور کلی می‌توان این گونه خلاصه کرد که رشته علوم شناختی در سطح کارشناسی ارشد در 6 رشته و در سطح دکتری تخصصی در4 رشته و 6  گرایش ارائه می‌شود. دانشگاه‌های مرجع این رشته عبارتند از دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده علوم‌شناختی، دانشگاه تربیت مدرس، پژوهشکده دانش‌های بنیادین، دانشگاه تبریز و دانشگاه فردوسی مشهد که دارای مقاطع آموزشی درسطح تحصیلی دکتری تخصصی هستند و علاوه بر دانشگاه‌های ذکر شده در سطح کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه شیراز، دانشگاه اصفهان و دانشگاه پیام‌نور نیز این رشته را ارائه می‌نمایند. گرایش ‌های این رشته در طیف متنوعی می‌توانند کاربرد داشته باشند. این طیف شامل کارهای بالینی، مشاوره‌ای، تحقیقاتی، آموزش و پرورش، مدیریت سازمانی، رسانه، هنر، امور دفاعی، تکنولوژی‌های نوین، بازاریابی و... می‌باشد.
بازار کاری این رشته نیز طیف متنوعی از درآمد را می‌تواند به دنبال داشته باشد. فعالیت به عنوان مدرس و یا استاد دانشگاه، درمانگر در مراکز خدمات روان‌شناسی و یا مشاور امور سازمانی و مدیریت منابع انسانی، عناوین شغلی مشخصی است که توسط دانش‌آموختگان این رشته می‌تواند انتخاب شود و در واقع می‌توان گفت که گرایش‌های تحصیلی این رشته در بازار کار نقش قابل توجهی دارند البته که میزان معلومات افراد، خلاقیت و داشتن شبکه‌های ارتباطی از افراد مرتبط می‌تواند بر داشتن شغل و درآمد در این حوزه بسیار مؤثر باشد.

 

نگارنده مطلب:
پوریا سعادت
دانشجوی دکتری روانشناسی شناختی، دانشگاه شهید بهشتی

 

منابع:
•    https://icbs.sbu.ac.ir/
•    https://icss.ac.ir/curriculum/
•    مقدمه‌ای بر علوم و فناوری های شناختی و کاربردهای آن، دکتر کمال خرازی(1397)، نشر سمت.
•    https://cogc.ir/
•    دفترچه راهنمای ثبت نام در آزمون کارشناسی ارشد1403، سازمان سنجش آموزش کشور
•    دفترچه راهنمای ثبت نام در آزمون دکتری1403، سازمان سنجش آموزش کشور



 

دیگر ویدئوها: