افسردگی چه بر سر مغز ما می‌آورد؟

شبکه‌های مغزی و افسردگی

افسردگی چه بر سر مغز ما می‌آورد؟

مقاله‌ای با عنوان «گسترش شبکه ارزش‌گذاری فرونتواستریاتال (frontostriatal salience network) در افراد مبتلا به افسردگی» به بررسی تفاوت‌های شبکه‌های مغزی در افراد مبتلا به افسردگی پرداخته است. این مطالعه به تازگی ئر سال 2024 توسط Lynch et al در مجله  Nature که از معتبرترین نشریات دنیای علم است انتشار یافته است. 

مغز ما متشکل از شبکه‌های عصبی مختلفی مانند شبکه حالت پیش‌فرض (Default Mode Network) و شبکه اجرایی مرکزی (Central Executive Network) یا فرونتوپریتال (frontoparietal) است که هر کدام از آن‌ها مسئولیت اختصاصی خود را دارند. نقش کلیدی شبکه ارزش‌گذاری که نواحی و اتصالات قشری و زیرقشری گسترده‌ای از لوب پیشانی تا قشر مخطط را در بر می‌گیرد، پردازش پاداش‌، پیشبرد رفتار هدفمند و ادغام اطلاعات حسی است.

در این نوشتار به نکات کلیدی برگرفته از این مطالعه اشاره می‌کنیم که بر گسترش شبکه ارزش‌گذاری در افسردگی تمرکز دارد:

1. گسترش شبکه ارزش‌گذاری: پژوهشگران دریافتند که در افراد مبتلا به افسردگی، شبکه ارزش‌گذاری، به ویژه در قشر مغز، تقریباً به اندازه دو برابر افزایش می‌یابد. این گسترش به‌طور عمده مرزهای شبکه‌های دیگر مانند شبکه پیش‌فرض و شبکه اجرایی مرکزی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این تغییر پایدار در طول زمان بوده و به وضعیت روانی وابسته نیست و حتی پیش از بروز علائم افسردگی قابل مشاهده است، به همین دلیل به عنوان یک نشانگر ثابت در نظر گرفته می‌شود.

2. نقشه‌برداری عملکردی: این مطالعه از نقشه‌برداری عملکردی استفاده کرده که شامل اسکن‌های مغزی با وضوح بالا و فردی در طول زمان است. با اسکن مکرر افراد (تا 62 بار در طول یک سال و نیم)، محققان توانستند تغییرات در اتصال شبکه‌های مغزی را مشاهده کنند و بینشی دقیق از فعالیت مغز در سطح فردی به دست آورند.

3. تحلیل طولی: این مطالعه طولی به محققان اجازه داد تا علائم خاص افسردگی مانند آنهدونیا (ناتوانی در احساس لذت) و اضطراب را پیگیری کنند و چگونگی ارتباط آنها با تغییرات در اتصال مدارهای فرونتواستریاتال را بررسی کنند. به طور خاص، اتصال بین قشر سینگولیت قدامی و هسته اکومبنس پیش‌بینی‌کننده اپیزودهای افسردگی در آینده بود.

4. سه الگوی مختلف گسترش شبکه: گسترش شبکه ارزش‌گذاری در سه الگوی متمایز در بین افراد رخ داد که در هر مورد شبکه‌های همسایه مختلفی را تحت تأثیر قرار داد. این تفاوت‌ها ممکن است تنوع در بروز افسردگی در مغز و همچنین تفاوت در پروفایل علائم را توضیح دهد.

5. پیامدهای بالینی: این مطالعه نشان می‌دهد که گسترش شبکه ارزش‌گذاری ممکن است به عنوان یک نشانگر پیش‌بینی‌کننده برای بروز افسردگی عمل کند و می‌تواند به طراحی روش‌های درمانی شخصی‌سازی‌شده به ویژه در زمینه درمان‌های نورومدولاسیون (مانند تحریک مغناطیسی فراجمجمه‌ای یا تحریک عمقی مغز) کمک کند.

6. پایداری و ارزش پیش‌بینی‌کننده: شبکه ارزش‌گذاری به طور پایدار در طول اپیزودهای مختلف افسردگی وجود داشته  و با تغییرات وضعیت روانی تغییر نمی‌کند، که این نشان می‌دهد می‌تواند نشانگری زیستی برای پیش‌بینی افسردگی باشد.

7. پیامدها برای کودکان: این مطالعه همچنین شواهدی از گسترش این شبکه در کودکانی که هنوز افسردگی را تجربه نکرده‌اند اما بعدها علائم افسردگی را نشان داده‌اند، ارائه می‌دهد، که نشان می‌دهد تغییرات شبکه مغزی ممکن است سال‌ها قبل از بروز علائم بالینی رخ دهد.

در مجموع، این مقاله شواهدی قوی از تغییرات پایدار و گسترده در سازماندهی شبکه مغزی افراد مبتلا به افسردگی ارائه می‌دهد. گسترش شبکه ارزش‌گذاری هم به عنوان یک نشانگر پایدار افسردگی و هم به عنوان یک ابزار پیش‌بینی‌کننده برای پیشرفت علائم، اطلاعات جدیدی در مورد عوامل مرتبط با افسردگی ارائه می‌دهد.

 

برای دسترسی به مقاله اصلی کلیک کنید

مترجم: سمانه عبدی 

کاندیدای دکتری تخصصی روانشناسی شناختی

دانشگاه شهید بهشتی

دیگر مقالات: